جودی! کاملا با تو موافق ھستم که عده ای از مردم ھرگز زندگی
نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواھند ھرچه
زودتر به ھدفی که درافق دوردست است دست یابند و متوجه نمی
شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند
واگرھم برسند ناگھان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به
مسیرتوجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.
دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل
بوده است.آن وقت دیگر رسیدن به آرزوھا و اھداف ھم برایش بی
تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت و
زمانی که ازدست رفته و به دست نخواھد آمد. …
جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران
داریم آنھا را دوست داریم و به آنھا وابسته می شویم.
ھرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما
بیشتر می شود. پس ھرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواھیم
که بیشتر دوست مان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا
بتوانیم دردلش ثبت شویم.
دوستدارتو : بابالنگ دراز
http://barantanhaiiha.blog.ir/
کپی ممنوع است