❌بـ🌂ـاران تنــــــهایـــی هــــا❌

به نام انکه وجودم زوجودش شده موجود

❌بـ🌂ـاران تنــــــهایـــی هــــا❌

به نام انکه وجودم زوجودش شده موجود

❌بـ🌂ـاران تنــــــهایـــی هــــا❌

مــــــــــــی تراود مهـــــــتاب می درخشد شب تاب...
نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک ...
غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند...

-فـــقـط برای کســـی مینویسم که...

پیام های کوتاه
نویسندگان
۰۹
بهمن ۹۲

ھر اندازه ھم که باھوش باشید، به ھر روی، به تنھایی نمیتوانید کاری از پیش ببرید.((جفریکروکشنک))
به تنھایی غذا خوردن، آدم را سخت و خشن میکند.((والتر بنیامین))

کپی ممنوع است

معشوق در چشم عاشق، ھمیشه تک و تنھاست.((والتر بنیامین))
شما نمیتوانید به تنھایی و برای خودتان زندگی کنید؛ باید ھمکاری نموده و به دیگران خدمت
کنید.((کیم وو چونگ))
بسا زمانھا از آنچه بیشاز ھر چیز بدان نیازمندیم، میگریزیم و از ھمین رو، دچار تنھایی،
اندوه و بیکسی میشویم. رشد کردن، راه بھتری پیشپایمان میگذارد.((لئوبوسکالیا))
تا زمانی که در این دنیا درد و رنج، تنھایی و گرسنگی وجود دارد، ما در برابر آنھا پاسخگو
ھستیم.((لئوبوسکالیا))
سرچشمهی عشق، احساس تنھایی است.((لئوبوسکالیا))
در تنھایی مرگ، ھیچ چیز از چشم نمیافتد.((آنتوان دوسنت اگزوپری))
تنھایی، گاه آدمھا را پَسمیزند، گاه نیز تنھایی، آدمھا را به سوی خود میکِشد؛ چون به
ھمان اندازه که دریاچه وجود دارد، تنھایی ھم وجود دارد.((کریستین بوبن))
یک زن به تنھایی، ھنگامی که عاشق باشد، زمین و آسمان را پُر میکند.((کریستین بوبن))
ھیچ دیواری آنقدر بلند نیست که ما را از تنھایی و نومیدی انسانی دیگر جدا نگه
دارد.((لئوبوسکالیا))
پایان تنھایی آغاز بازار است؛ و آنجا که بازار آغاز می شود، ھمچنین آغاز ھیاھوی بازیگران
بزرگ است و وز وز مگسان زھرآگین.((نیچه))
بگریز، دوست من، به تنھایی ات بگریز! تو را از بانگ بزرگ مردان کر و از نیشخردان زخمگین
می بینم.((نیچه))
ھر کسھر چه را که با خود به خلوت بَرَد آن چیز آنجا رشد می کند، از جمله ددِ درون. از این
رو بسیاری را باید از خلوت نشینی بر حذر داشت.((نیچه))
گوشه نشین چاھی ژرف را ماند؛ سنگی در آن افکندن آسان است، اما چون به ته چاه فرو
رفت، ھان، چه کسآن را باز برون خواھد آورد؟((نیچه))
بر خلوت نشین بیداد روا می دارند و بر او لای و لجن پرتاب می کنند. اما، برادر، اگر ستاره می
خواھی بود بدین سبب بر ایشان کمتر متاب!((نیچه))
بایستی دوباره به انبوھه ی مردمان بازآیی، در میان آنھا سُفته و سخت شوی؛ تنھایی تباه
می کند...((نیچه))
چھار فضیلت انسان والا عبارت است از : دلیری، درون بینی، ھمدلی و تنھایی که گرایشبه
آنھا سبب پاکی می شود.((نیچه))
شاعران ھمه باور دارند که ھر گاه کسی بر چمن یا بر دامنه ای خلوت دراز بکشد و گوش
کند، از آن چیزھایی که در میان زمین و آسمان است چیزی دستگیرش نخواھد شد.((نیچه))
فرد خلوت نشین می گوید که حقیقت در کتابھا نیست و فیلسوف آن را پنھان می کند. فرد
والا از فھمیده شدن توسط دیگران در ھراس است نه از بد فھمیده شدن؛ چون می داند
کسانی که او را بفھمند به سرنوشت او یعنی رنج کشیدن در دنیا دچار خواھند شد.((نیچه))
از نوشته ھای ھر گوشه نشینی، بخشی از پژواک بیابان و نجواھا و نگرش ھای ھراسان به
تنھایی شنیده می شود.((نیچه))
تنھایی از دیدگاه ما فضیلت، گرایشو اجباری متعالی به پاکی است.((نیچه))
باید بر چھار فضیلت خویشیعنی دلاوری، نگرش ژرف، ھمدردی و تنھایی چیره ماند.((نیچه))
او مرا می ستاید، پسبه من حق می دھد. این خریّت در نتیجه گیری، نیمی از زندگی ما
گوشه نشینان را تباه می کند. زیرا خران را به ھمسایگی و دوستی با ما وا می دارد.((نیچه))
اگر نمی خواھیم چیزی را که رسوایی به بار می آورد در خود مخفی کنیم، زندگی در انزوا به
چه درد می خورد؟((نیچه))
در تنھایی، صداھا طنین دیگری دارند.((نیچه))
در تمام دوران طولانی تاریخ بشر چیزی وحشتناک تر از احساس تنھایی وجود نداشته
است.((نیچه))
آموزش را در خانواده، دانشرا در جامعه و بینشرا در تفکرات تنھایی می آموزند.((نیچه))
ناتوانی یک انسان، از آنجا سرچشمه میگیرد که نمیتواند برای دراز مدت با خود خلوت کند و
در یک اتاق تنھا بنشیند. این امر سبب میشود که خودِ این انسان، نه تنھا پارهای از
دشواریھا، بلکه ھمهی دشواریھا باشد.((بلز پاسکال))
جز مرد خردمند، کسی نیست که خود به تنھایی، ضامن [=پذیرفتار] نیکبختی خویشباشد،
یعنی در میان مردم، شخص خردمند کمتر از ھمه، نیازمند وجود دیگران است.((افلاطون))
ھمیشه افراد پیشگام، آفریننده و کاوشگر، افرادی یکه و تنھا ھستند که به تنھایی با
تضادھای درونی، ترسھا و سپرھای دفاعی خود در برابر خودخواھی و غرور و حتی در برابر
پارانویا [ =جنون بدبینی ] مبارزه میکنند.((آبراھام مازلو))
من باور ندارم که رنج تنھا، آموزنده است. اگر رنج به تنھایی آموزنده بود، میبایست ھمهی
مردم دنیا خردمند میشدند؛ چون ھر کسی به گونهای رنج میکشد. باید غمخواری،
ھمدلی، شکیبایی، عشق، ھمت والا و میل به حساس باقی ماندن را به رنج افزود.((آن مارو
لیندبرگ))
انسانھا را از دور دوست داشتن، کار دشواری نیست. دوست داشتن آنھایی که به ما نزدیک
ھستند، کار دشواری است. بخشیدن یک کاسه برنج برای سیر کردن یک گرسنه، بسی
آسانتر از کاھشتنھایی و درد و رنج انسانی رانده شده در خانهی خودمان است. عشق را
به خانهی خود بیاورید؛ چرا که عشق ورزیدن به یکدیگر را باید از خانه آغاز کنیم.((مادر ترزا))
ھمهی خردھا و مذاھب کھن، یک چیز به تو میگویند: "برای خودت به تنھایی زندگی نکن،
بلکه برای دیگران زندگی کن. اسیر نفسخود نباش، چون به زندانی ابدی تبدیل
میشود."((باربارا وارد))
ھوش سرشار، به تنھایی، به ویژه ھوش سرشار بدخیم، پاسخگوی ھیچ دردی
نیست.((کریستین بوبن))
کتاب راستین ھمان است که پا به تنھایی ما می گذارد.((کریستین بوبن))
احساس آسایشدر زمان تنھایی و لذت بردن از آن، نشانه ی آرامشدرون و تمرکز
است.((دنیسویتلی))
شما خود به تنھایی، مدبرترین آموزگار خود ھستید. در ژرفای وجودتان، آنچه را که باید بدانید،
می دانید.((شری کارتر اسکات))
فقط ھنگامی یک نویسنده می تواند اثری مھم به وجود آورد که کام لاً گوشه گیر
شود.((گوته))
تنھایی رفتار مرا رقم می زند نه انسانھا.((فرناندو پسوا))
رنج کشیدگان راستین گردھم نمی آیند و گردھمایی تشکیل نمی دھند. ھرکسرنج می
کشد، به تنھایی رنج می کشد.((فرناندو پسوا))
آزادی، فرصتی برای گوشه گیری است؛ تو اگر بتوانی خودت را از انسانھا جدا کنی،
آزادی.((فرناندو پسوا))
به راستی تسلی بزرگی است که کسی بتواند در زمان ھای درد و تنھایی و فراق، دست کم
یک خاطره ی کامل درخشنده را به یاد آورد.((آندره موروا))
ترسھایت را خودت باید به تنھایی از بین ببری و بر آنھا چیره گردی... ھیچ کسدر این راه به
تو کمک نخواھد کرد؛ چون ھیچ کسبه اندازه ی خودت با ترسھایت آشنا نیست.((جک
کانفیلد))
زندگی من یک زندگی آزاد است، اما برخی اوقات احساس تنھایی در آن رشد می
کند.((ریچارد باخ))
از بین بردن دشواری ھای شخصی، به تنھایی، لذت ویژه ای به ھمراه دارد.((گیل لیندن
فیلد))
ھنرمند به تنھایی، ارواح را میبیند، ولی زمانی که از او خواسته میشود ارواح را پدیدار
سازد، ھمه ی آنھا را میبینند.((گوته))
زندگی، بدبختی، گوشه نشینی، سرگردانی و تھیدستی، میادین کارزاریاند که قھرمانان آن،
قھرمانان نادیدنی آن، گاه به مراتب نیرومندتر از قھرمانان نامی ھستند.((ویکتور ھوگو))
تنھایی، ھمان بیماری روح بشر است.((ھرگسلی))
روح غمگین، در تنھایی آرام میگیرد و از انسانھا میھراسد؛ چون آھویی زخمی که گله را به
جا نھاده و به زندگی غار رو میآورد تا بھبود یافته یا بمیرد.((جبران خلیل جبران))
آن که شیرینی تنھایی و آرامشرا چشید، از ترس و گناه رسته [=رھایی یافته]
است.((بودا))
ھیچچیز جز در تنھایی انجامپذیر نیست. در این دوران، تنھا بودن و در تنھایی زیستن کار
دشواری است.((پابلو پیکاسو))
برای خوشبخت شدن، لازم است ھر روز چند ساعت و ھر ماه چند روز و ھر سال چند ماه را
در تنھایی به سر بریم.((ژرژ دو ھامل))
ھر یک از ما به تنھایی، می توانیم کار کوچکی انجام دھیم، ولی اگر گردھم آییم، می توانیم
دستاورد بزرگی داشته باشیم.((ریچارد تمپلر))
آدم تنھا اگر در بھشت ھم باشد به او خوش نمی گذرد. اما کسی که به کتاب یا تحقیق
علاقه مند است، ھنگامی که به مطالعه یا اندیشه درباره محتوای آن کتاب مشغول است،
جھنم تنھایی برای او بھترین بھشت ھاست.((موریسمترلینگ))
گرفتاری کار روزانه مجال بیداری خود درونی و برتری را نمی دھد. برای رسیدن و پیدا کردن
خود درونی سعی کنید با خود خلوت کنید.((کن بلانچارد))
تنھایی و احساس ناخواسته بودن، ترسناک ترین فقر ممکن است.((مادر ترزا))
کشورھای پیشرفته از فقر درک و فھم، فقر اراده، تنھایی و فقدان عشق و معنویت رنج می
برند. امروزه بیماری وحشتناک تر از این در جھان وجود ندارد.((مادر ترزا))
بھشت نیز در تنھایی دیدنی نیست.((دانته))
افرادی که بزرگترین خدمت را به دانشو فرھنگ نموده اند، نویسندگان و پژوھشگرانی بوده
اند که در انزوا می زیسته اند و ھرگز در گفتگوھای دانشگاھی شرکت نکرده و حقایق صد در
صد اثبات نشده را در آکادمی ھا ابراز نداشته اند.((فرانسوا ولتر))
بر این باورم که پساز گرسنگی و چه بسا پیشاز آن، تنھایی بزرگترین مسئله بشر
است.((مسعود فرزاد))
به راستی که ابلھان انسانھای خوشبختی ھستند، زیرا ھرگز پی به تنھایی خود نمی
برند.((ژان یل توله))
طلوع و غروب عشق، خود را به وسیله درد تنھایی و جدایی آشکار می سازد.((لابرویر))
این قانون طبیعت است که ھیچ کسبه تنھایی نمی تواند خوشبخت باشد، بلکه خوشبختی
و سعادت را باید در سعادت و خوشبختی دیگران جستجو کرد.((ویلیام شکسپیر))
تنھایی برای جوان ارزشمند و برای پیر آزار دھنده است.((اُرد بزرگ))
خودخواه، تجربه سخت تنھایی را پیشرو دارد.((ارد بزرگ))
آنکه با خودش تنھاست، ھرگز کامل نیست.((تن))
تاریخ یک ماشین خودکار و بی راننده نیست و به تنھایی استقلال ندارد، بلکه تاریخ ھمان
خواھد شد که ما می خواھیم.((ژان پل سارتر))
ھر کسدر دنیا باید یکی را داشته باشد که حرفھای خود را به او بزند؛ آزادانه و بدون
رودربایسی و خجالت. به راستی انسان از تنھایی دق می کند.((ارنست ھمینگوی))
معاشرت بر دانایی می افزاید، ولی تنھایی مکتب نبوغ است.((گیبون))
روش پسندیده ای را برای خود برگزین و آنگاه، چه در زمان تنھایی و چه در میان جمع، پیوسته
این راه را طی کن.((اپیکتت))
تاکنون دوستی را پیدا نکرده ام که به اندازه تنھایی شایسته رفاقت باشد.((تورو))
برای اھل اندیشه ھیچ دوستی بھتر از تنھایی نیست.((اُرد بزرگ))
ھمواره تنھایی، توانایی به بار می آورد.((اُرد بزرگ))
تنھایی جھنم است، اما این جھنم با مطالعه تبدیل به بھشت می شود.((موریسمترلینگ))
یک فرد ھر چقدر ھم که باھوش باشد، مشکل است که به تنھایی بتواند با تمام استعدادھای
یک گروه کارآمد برابری کند.((آنتونی رابینز))
اگر داشتن فکر و اندیشه ی مثبت به تنھایی کارساز بود، بایستی ھمه در کودکی اسبھای
کوچک داشته و اکنون نیز زندگی رویایی داشته باشیم؛ ھر موفقیت بزرگ با عمل به دست
می آید.((آنتونی رابینز))
یگانه راه دوری از گزینشھای ھراس آور، ترک مردمان و گوشه نشینی است که خود،
گزینشی ھراس آور است.((ریچارد باخ))
زمانی که پریان از رقصیدن و روحانیون از گوشه نشینی دست برداشتند، عمر دنیای شاد به
پایان رسید.((جان سلدن))
اندرز من به زوجھای جوان این است که به ھنگام شادی، ھمگام با یکدیگر نغمه ساز کنید و
پای بکوبید و شادمان باشید، اما امان دھید که ھر یک در حریم خلوت خویشآسوده باشد و
تنھا؛ چون تارھای عود که تنھایند ھر کدام، اما به کار یک ترانه ی واحد در ارتعاش.((جبران
خلیل جبران))
شما ھیچ به گل من نمی مانید. شما ھنوز ھیچ چیز نشده اید. کسی شما را اھلی نکرده و
شما نیز کسی را اھلی نکرده اید. برای شما نمی توان مُرد. البته گل سرخ من ھم در نظر
یک رھگذر عادی به شما می ماند، اما او به تنھایی از ھمه ی شما برتر است؛ زیرا او گل
سرخ من است...((آنتوان دوسنت اگزوپری))
لذت ترساندن، ژرف و پایدار است. به ھمین دلیل، مترسک از ایستادن در دشت خلوت ھیچ
گاه خسته نمی شود.((جبران خلیل جبران))
مغز از محل حکومت خود و به تنھایی می تواند از بھشت، جھنمی و از جھنم، بھشتی
بسازد.((میلتون))
بینشبه تنھایی کافی نیست، باید با کار توام باشد. [ ھمان گونه که ] تنھا نگریستن به پله
ھا کافی نیست، باید از آنھا بالا رفت.((وینسآبنر))
ھیچ مشکلی وجود ندارد که نتوان آن را با یکدیگر از بین برد. تنھا تعداد کمی از مشکلات را
می توانیم به تنھایی از بین ببریم.((لیندون جانسون))
این باور که یک شخص می تواند به تنھایی کار بزرگی انجام دھد، افسانه ای بیش
نیست.((جان ماکسول))
انسانھای بزرگ مانند عقابند که آشیانه ی خود را بر فراز قله ھای بلندِ تنھایی می
سازند.((آرتور شوپنھاور))
انسان نمی تواند به تنھایی و برای خود زندگی کند؛ این مرگ است نه زندگی.((لئو نیکولایویچ
تولستوی))
گوشه گیری و کاھلی، روش کسانی است که می گویند: آنچه را که من نمی توانم کرد
دیگران می توانند.((ژان پل سارتر))
ازدواج وسیله ای برای فرار از ترس تغییر است. ازدواج وسیله ای است تا پیوند را تثبیت کنی.
اما عشق چنان پدیده ای است که به محض تلاش برای تثبیت آن، خواھد مرد. ایستایی در
عشق ھمان و نابودی عشق ھمان. عشق حقیقی، تنھایی را به یگانگی مبدل می
سازد.((اشو))
تجربه به تنھایی تولید دانشنمی کند.((کرت لوین))
ھر روز مجالی را صرف خلوت کردن کن.((دالای لاما))
یک ریاضیدان کسی است که به تنھایی می نشیند و سعی می کند مشکلی را حل کند که
حتی خودش ھم نمی دانست چنین مشکلی وجود دارد.((آتله سربرگ))
ھیچ رابطه ی انسانی، وجود دیگری را به تملک خود در نمی آورد. در دوستی یا عشق، ھر دو
نفر در کنار ھم دستھای خود را برای یافتن چیزی که یک دست به تنھایی قادر به یافتن آن
نیست دراز می کنند.((جبران خلیل جبران))
در کنارمان دلبر ھست و اگر نیست، در سفر رسیدن به اویم؛ پستنھایی وجود ندارد.((ارد
بزرگ))
اگر زیبایی را آواز سر دھی، حتی در تنھایی بیابان، گوش شنوا خواھی یافت.((جبران خلیل
جبران))
مھم نیست که چقدر منزوی ھستید و چه میزان احساس تنھایی می کنید. اگر کار خود را
براستی و خودآگاھانه انجام دھید، یاران ناشناخته می آیند و شما را فرا می خوانند.((میگوئل
سروانتسساآودِرا))
چه بسیار آدمیان نادانی که مھربانی شایستگان را بر نمی تابند. آنھا در نھایت یا به بردگی
تیزدندانان گرفتار آیند و یا چھره زشت تنھایی را آشکارا ببینند.((ارد بزرگ))
در آن زمان که به شدت احساس تنھایی می کنی، مطمئن باش که یکی برای دیدنت لحظه
شماری می کند.((ویلیام شکسپیر))
جامعه ی آزاد جامعه ای است که افراد منزوی در آن امنیت کامل داشته باشند.((آدالی
استیونسن))
مرد و زن به این دلیل در عشق ھم می افتند که از تنھایی درآیند.((اشو))
نبوغ، خود به تنھایی به ھمان اندازه قادر است اندیشه ھای ناب تولید کند که یک زن به
تنھایی می تواند طفلی به دنیا آورد. شرایط بیرونی باید نبوغ را بارور سازند و نقشپدر را برای
فرزندش ایفا کنند.((آرتور شوپنھاور))
برای ارواح بشری چه چیزی بالاتر از این است که در ھر رنج و محنتی غمخوار یکدیگر و در ھر
شادی، شریک خنده ھای ھم و در خلوت خاطره ھای یکدیگر تنھا تصاویر ماندگار و ابدی وجود
ھم باشند.((جرج الیوت))
به راستی ھمان عشق به تنھایی کافی است که موجد اتحاد و توانایی افراد جامعه
باشد.((افلاطون))
اگر زندگی اشخاص به راستی موفق را که بر دنیا تاثیر گذاشته اند، مرور کنید، خواھید دید که
عم لاً در تمام موارد، زمان قابل ملاحظه ای را به خلوت کردن با خود می گذرانند، به تعمق و
تامل می پردازند، مراقبه می کنند و گوش می دھند.((؟))
چه آسان می توان مطابق عقاید دیگران زندگی کرد، چه آسان می توان در خلوت و انزوا
مطابق نظرات خود رفتار نمود، اما بزرگ آن کسی است که در میان مردم، استقلال رای خود
را در عین صمیمیت و مھربانی حفظ کند.((رالف والدو امرسون))
ھمیشه دلم می خواست به بشریت یا به تعبیری به عده زیادی از مردم و نه چند مورد به
تنھایی، خدمت کنم.((جوناس سالک))
من فھمیدم که وطن دوستی و میھن پرستی به تنھایی کافی نیست و من می بایست
نسبت به ھیچ کسبغض و کینه نداشته باشم.((ادیت کاول))
ھر قدر که می توانی از اشتباھات دیگران درس بیاموز؛به تنھایی، وقت برای انجام ھمه آنھا
نخواھی داشت.((آلفرد شین ولر))
انسانی که عزم به تنھا زیستن نموده است، باید از خانه و کاشانه خویشبه ھمان نسبت
دوری جوید که از جامعه. من به ھنگام مطالعه و نوشتن، احساس تنھایی نمی کنم، ھرچند
که در اطرافم ھیچ کس نباشد. اما اگر کسی می خواھد تنھا باشد، ستارگان آسمان را به او
نشان بده.((رالف والدو امرسون))
آنچه را آفریده ام، فقط ثمره تنھایی است.((فرانتسکافکا))
یقین داشته باش آن کسی که عیبھای تو را در خلوت باز گو می کند، دوست تو است. زیرا
خود را باخشم و کینه تو روبرو می سازد و از این کار ھیچ باک ندارد. انگشت شمارند کسانی
که بتوانند چنین وضعی را تحمل کنند. بیشتر مردم خواستار شنیدن ستایشند و این ستایش
دوستی یکی از بلاھایی است که بیشتر از ھر چیز نوع بشر را می فریبد و جادو می
کند.((لرو.لاری))
دوستان را در خلوت سرزنشکنید و در ملاء عام تحسین.((لاتینی))
یار اگر نادان باشد، تنھایی بھتر است.((بودا))
عدم پایبندی به نظم گیتی، ویژگی انسانھای گوشه گیر است که عشق و احساس را سپر
دیدگاھھای نادرست خود می سازند.((اُرد بزرگ))
دست طبیعت در ھر دل پاک این احساس شریف را گذاشته است که به تنھایی نمی تواند
خوشبخت شود و باید سعادت خود را در خوشبختی دیگران بجوید.((گوته))

http://barantanhaiiha.blog.ir/

کپی ممنوع است

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی